زندگی با جدّ وپدر ومادر
درآغوش مادر اودرخانواده عصمت وولايت ،درکنار جد و پدر و درآغوش مادر بزرگ شد و درآن ازاحترام وتکريم فوق العاده اي برخوردار بود. امرتغذيه وشيردهي اورامادرش شخصاً برعهده گرفت. بويژه که اودردوران کودکي بسيار ضعيف ولاغر بود. اسناد تاريخي نشان مي دهند که اودردوران کودکي ضعيف الجسم وضعيف البنيه بود.بيماريهاي متعددي را متحمل شد وهرکدام رادرسايه عنايت ودعاي اهل خانواده پشت سرگذارد. ازحدود پس از2 سالگي وضع وحالي عادي يافت ونيازش به پرستاري ومراقبت ويژه کمتر شد. مادرش درباره او وقت گذاري بسياري داشت ،براي او اشعاري بهجت آفرين زمزمه مي کرد که آن را خودسروده بود. مفاهيم برخي ازاشعاراو اين است :شما را مژده باد که قامت او بلند مي شود وقد اورشد مي کند وچهره اش چون ماه شب چهارده مي درخشد . اَبشِرُواحُبّاً حُبّاً قَدُّهُ طالَ وَنَما وَجهُهُ بَدُرُ السُّماءِ مايه دلگرمي مادروموجب سروراهل خانه بود. هوشمندي وزيرکي او همه را به حيرت وامي داشت. حرکت وراه ورسم اونشان مي داد درمسيرخير وعزت است وآينده خوبي را براي جامعه اسلامي فراهم مي بيند واين امر حتي دربازي هاي کودکانه مشهود بود. درعصر امام سجاد(عليه السلام) گفتيم اوزماني بدنيا آمد که جدّ گرانقدرش امام سجاد(عليه السلام) زنده بود پس او درعصر امامت امام سجاد(عليه السلام)بدنياآمد والبته درعصر خفقان ودرتنگناي سياسي آن عصر. اوسه سال داشت که عبدالملک ازدنيا رفت و وليد بجاي اونشست .والبته وليد کوشيد هشام راازولايت مدينه برکنار کند وعمربن العزيز راکه درآن هنگام 24 سال داشت والي مدينه نمايد. امر سرپرستي او را امام سجاد(عليه السلام) برعهده داشت واو نوعي انس وصفاي مخصوص با جد گرامي خودداشت. زمزمه ها ودعاها واذکار امام سجاد(عليه السلام)درروح او نقش مي بست واورابيش ازپيش شيفته راه ورسم خدائي مي کرد. صفاي تربيت امام سجاد(عليه السلام) در روح جان اواثر کرد و ماآثار آن رادر زندگي بعدي امام درعبارات و درحالات ونماز او،زمزمه وشب زنده داريهاي او مي بينيم که البته اين امر درسايه عنايت پدر ومعاشرت بااوکاملتر شد. درعصر پدر وارد دنياي نوجواني شد. حدود 12سالش بود که امام سجاد(عليه السلام) ازدنيا رفت وگرد غم وتأثر برچهر ه اونشست. اودرطول مدت زندگي باجدش شاهد حزنها، اظهار تأثرها وگريه ها وسرشک ريزي امام بود ومسأله شهادت امام حسين(عليه السلام) ازمسائلي بود که خاطره آن هرگز ازياد اهل بيت زدوده نمي شد. واین ماتم جديد براي امام دردي تازه بود. پس از شهادت امام سجاد(عليه السلام)يکسره متوجه پدر بود و درمحضر او و درخدمتش به فعاليش وتلاش مي پرداخت. دردوران کودکي به علت حافظه سرشاري که داشت ازآموزش هاي جدّ و پدر استفاده مي برد. وضع اقتصادي خانواده اش بد نبود ولي فراموش نکنيم که امام باقر(عليه السلام) رادو گونه دشواري ومشکل اقتصادي بود: يکي اداره عائله سنگين توسط او و ديگري رسيدگي به وضع محرومان وگرفتاراني که بعلت اعتقاد شيعي بي خانمان شده واززندگی محروم بودند. درنتيجه زندگي آنهادرسطحي متوسط وبمانند عامه بود. آموزگاران امام حضرت جعفرصادق(عليه السلام) درخانواده اي متوسط چشم به دنيا گشود وپدروجدش ازمردان بابضاعت مدينه به شما رمي آمدند. مادرش ام فروه زني باسواد بود و پدرش حضرت محمد باقر(عليه السلام)مردي دانشمند. مادر وآنگاه پدر،ازسن دوسالگي امام جعفر صادق (عليه السلام) راتحت آموزش قراردادند. حضرت امام جعفرصادق(عليه السلام) فرزند منحصربفرد امام محمد باقر(عليه السلام) نبود وچند برادر داشت، درصورتیکه امام محمد باقر(عليه السلام) وپدرش حضرت زين العابدين (عليه السلام) ازسن دوسالگي اوراازلحاظ تدريس موردتوجه قرار دادند وگاهي مادرش(ام فروه) به او درس مي داد وزماني پدرش وگاهي نيزجدش حضرت زين العابدين(عليه السلام). اين توجه استثنائي مادروپدر وجد،ناشي از اين بود که امام صادق(عليه السلام) هوش و حافظه اي خارق العاده داشت. هوش وحافظه فوق العاده حضرت امام جعفرصادق(عليه السلام) راازصفات امامت او میدانند. منابع: به نقل از کتاب مغز متفکر جهان شيعه به نقل از کتاب احياگر تشيع
|
امتیاز مطلب :
|
تعداد امتیازدهندگان :
|
مجموع امتیاز :
نویسنده : مهران کاوه
تاریخ :